مجله اتاقک




   مجله اتاقک


   مجله الکترونیکی اتاقک
موضوعات مطالب
نويسندگان سایت
آمار و امكانات
»تعداد بازديدها: 17


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




g.o.o.g.l.e..p.a.r.a.z.i.t

آگاهی ها

power By: otaghack-site.tk

درباره ما

ایمیل مجله : otaghack@gmail.com otaghack@yahoo.com
لينك

کارفرمانیوز
شعرهاي شاپور احمدي
**انجمن مجله اتاقک**
مجتبی علیمی- تـــرانه
چرند و پرند
کافه ترانه
زنانه نويسي
کتاب کتیبه
ارسال ایمیل به مجله
علی قزل سوفلو
عضویت انجمن
شعرخانه
دانلود موزیک
فرح منصوری - ترانه سُرا
احمد شاملو
زندگینامه ها
ثبت دامنه
صفحات دیگر مجله

تبادل لینک هوشمند
سایتهای دارای موضوع مرتبط با مجله برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مجله الکترونیکی اتاقک و آدرس otaghack-site.tk لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آرشيو مطالب
لینکها
» عروض و قافیه به قلم ِ: استاد تقی محمدی فکور زاده

 

 

بخشی از جزوه ی عروض و قافیه

به قلم ِ: استاد تقی محمدی فکور زاده

 

* چند تعریف ارائه شده از شعر :

1.ولتر: شعر موسیقی روحهای بزرگ است.

2.مارمونتل : شعر یک نقاشی است که زبان دارد و یک زبان است که نقش می نگارد.

3.لامارتین: شعر یک زبان درونی و زبان فراغت و احلام است.

4.شکسپیر: شعر آن موسیقی است که هرکس در درون خود دارد.

5.قدامه ابن جعفر در نقد الشعر می گوید: شعر سخنی موزون و مقفا است که بر معنایی دلالت دارد.

6.امام ابو یعقوب یوسف ابن ابی بکر محمد بن علی سکاکی در مفتاح العلوم میگوید: شعر عبارت از سخن موزونی است که مقفا باشد.

7.شمس بن قیس رازی در المعجم فی معابیر الاشعار العجم می گوید: سخنی اندیشیده , مرتب ,  معنوی ,  موزون , متکرر , متساوی الحروف و آخر آن به یکدیگر ماننده است.

8.ابن سینا در شفا می گوید : شعر سخنی خیال انگیز است که از اقوالی موزون و متساوی ساخته باشند و نزد تازیان قافیه برای شعر نیز لازم است.

9.منطقی می گوید شعر خیال را بر می انگیزد و می شوراند.

10.قراس شاعر یونانی می گوید: شاعر باید هم به اجزای شعر توجه کند و هم در تکمیل مجموعه ی آن سعی نماید . همواره در هنر باید کمال را جست زیرا متوسط بودن بر شاعر ممنوع است!

11. ارسطو می گوید : شعر با تهیج عواطف انسان روح وی را از عواطف ناپسند تطهیر می کند.

*برخی از اقسام نظم :
1. رباعی
2.دوبیتی
3. قطعه
4.غزل
5.قصیده
6.مثنوی
7.ترجیع بند
8. ترکیب بند
9. مسمط
10.مستزاد

1.رباعی : بر وزن لا حول و لا قوه الا بالله می باشد . مانند :

یاران موافق همه از دست شدند            در پای اجل یکان یکان پست شدند

خوردیم ز یک شراب در مجلس عمر                دوری دو سه پیشتر ز ما مست شدند ( خیام )

اگر همه ی رباعیات زبان پارسی را تقطیع کنیم به 12 وزن بر می خوریم که فقط یکی از آنها اصلی و بقیه تقطیعی است.

بقیه ی اوزان با استفاده از دو مورد از اختیارات شاعری یعنی تسکین و قلب به وزن اصلی تبدیل می گردند

 یعنی به : ( مفعولُ مفاعیلُ مفاعیلُ فَعَل ) یا اینکه : ( لن مفتعلُن مفتعلُن مفتعلُن )

تسکین : آوردن یک هجای بلند به جای دو هجای کوتاه

قلب : تبدیل هجای ( کوتاه بلند ) به هجای ( بلند- کوتاه ).  یعنی (  ( – u به ( -u  )

تذکر این نکته ضروری است که وزن لا حول و لا قوه الا بالله یکی از وزنهای تقطیعی رباعی است نه وزن اصلی آن.

زیرا در شعر فارسی یک هجای بلند به دو هجای کوتاه تبدیل نمی شود ولی دو هجای کوتاه می توانند به یک هجای بلند تبدیل شوند.

2. دوبیتی

بر وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل سروده می شود . مانند:

ز دست دیده ودل هر دو فریاد             

بسازم خنجری نیشش ز فولاد              زنم بر دیده تا دل گرده آزاد ( بابا طاهر)

3. قطعه

عبارت از چند بیت هم وزن و هم قافیه است که ( هم قافیه بودن ) در دو نیم بیت اول شرط نیست و در آن از مضمون واحدی سخن گفته می شود. مانند :

زمانه پندی آزاد وار داد مرا                           زمانه را چو نکو بنگری همه پند است

به روز نیک کسان گفت غم مخور زنهار    بسا کسا که به روز تو آرزومند است ( رودکی )

4. غزل

به معنی معاشقه کردن و گفت و گو با معشوق است و در اصطلاح چند بیت هم قافیه است که مصراع اول با تمام مصرع های زوج هم قافیه باشد و چون احساسات عاشقانه بیشتر در این شعر بیان می شود , آن را غزل نامیده اند.

قافیه چیست ؟

واژه های آخر بیت های شعر است که آخرین حرف اصلی آنها یکسان است با این توجه واژه ها یکسان تکرار نشده باشند.

ردیف چیست ؟

هرگاه واژه ای ( گاه جمله ای ) یکسان ,در آخر بیت ها تکرار شود آن را ردیف و واژه ی قبل از آن را قافیه می گویند.

مانند: خیزید و خز آرید که هنگام خزان است               باد خنک از جانب خوارزم وزان است

قافیه ها در این بیت : خزان / وزان

ردیف در این بیت : است

شایان ذکر است که واژه ی (  ردیف ) به معنای " پشت سرکسی بر اسب سوار شدن " و واژه ی ( رَدف ) نیز به معنای " آن کس که پشت سرش می نشینند "  می باشد.

شعر مردف :

به شعر و قافیه ای که دارای ردیف باشد مردف می گویند.

حرف روی :

آخرین حرف اصلی قافیه است که در پایان بیت ها تکرار می شود. مانند:

من با حضور آینه تصویر می شوم                    من با شمار خاطره تکثیر می شوم

( در این بیت حرف " ر" حرف روی است)

نکته: اما اگر حرف آخر دو قافیه حرف اصلی نباشد نمی توان آن را به عنوان حرف روی قرار داد. مانند دو واژه ی آیین و دیرین که می بینیم در واژه ی " آیین " حرف " ن" و در واژه ی "دیرین " حرف " ر " حروف اصلی قافیه می باشند.

واژه ی " روی " نیز به معنای طنابی است که بار شتر به آن بسته می شود و خود شترها را نیز به هم متصل می کند.

حروف قافیه :

در قافیه به جز " روی " حروف دیگری نیز وجود دارند که آنها را به دو دسته تقسیم می کنیم :

الف : دسته ی اول شامل چهار حرف که قبل از " روی " قرار می گیرند .

ب: دسته ی دوم شامل چهار حرف که پس از حرف  " روی " قرار می گیرند.

ترتیب قرار گرفتن این دو دسته در کنار حرف " روی " :

تاسیس- دخیل - ردف- قیدرویوصل خروجمزید-نایره

تاسیس : الفی است که با فاصله ی یک حرف متحرک  , پیش از حرف روی می آید.

دخیل : حرف متحرکی که میان" الف تاسیس" و"  روی " فاصله ایجاد می کند. مانند:

هرگاه واژه های ( مایل , شامل , حاصل ) با هم قافیه شده باشند حرف " ل" روی و" ا " در آنها الف تاسیس و حروف

 ( ی ,م , ص ) حروف دخیل هستند.

لازم به ذکر است تکرار حروف دخیل و تاسیس در شعر فارسی لازم نیست اما اگر تکرار شود به زیبایی شعر می افزاید .

به طور مثال در کلماتی مانند ( آهن ,  سترون,  دامن , گلخن ) مشاهده می کنیم که بعضی با " الف تاسیس " و بعضی بدون الف هستند و تکرار پیش از حرف " روی " نیز رعایت نشده است.

و اما در کلماتی مانند ( ساحر  ,نادر, زائر ,قادر) می بینیم که الف تاسیس رعایت شده است و حرف دخیل تکرار نشده است.

ولی در کلماتی مانند ( شمایل  ,قبایل , متمایل , دلایل ) الف تاسیس و تکرار حرف دخیل ,  هر دو رعایت شده اند.

قافیه موسسه:

به قافیه ای گویند که الف تاسیس در آن رعایت شده باشد.

حرف ردف :
حرف ردف بر دو قسم است :
الف : اصلی

حرفی با تلفظ کشیده که بدون فاصله پیش از " روی " بیاید و عبارت از سه حرف ( و  , ا , ی ) می باشد که به آنها حروف عله نیز می گویند.

مانند : ( بود , عود ) ( باد , شاد ) ( بید , دید )

ب : زائد

حرف ساکنی که میان حرف کشیده ( ردف اصلی ) و حرف " روی " قرار می گیرد.

مانند حرف "خ" در کلماتی مثل : ( تاخت ,  ساخت ) ( ریخت  , بیخت)  ( دوخت  , سوخت )

در این صورت نیز حروف کشیده را " ردف اصلی " و مجموع ردف اصلی و زائد را " ردف مرکب " می گویند.

*تذکر : رعایت حروف ردف در فارسی لازم و ترک آن از عیوب بزرگ قافیه است.

عیوب قافیه :

1.      ایطاء : به معنی تکرار کردن قافیه است و بر دو قسم می باشد :

الف : جلی

یعنی تکرار قافیه پیدا و آشکار باشد. مانند : تکرار " تر" در دو واژه ی ( خوبتر و بدتر ) . تکرار" مند " در دو واژه ی ( دانشمند و هنرمند )

دقت شود خوب و بد هم قافیه نیستند .

وهمینطور: دانش و هنر
ب: خفی

یعنی تکرار قافیه آشکار نیست. مانند : ( دانا و گویا ) و همچنین در مثالی دیگر مانند ( گلاب غرقاب ) و نظایر این واژه ها که به سبب شدت ترکیب به آسانی فهمیده نمی شود که قافیه ها مکرر است و تکرار اینگونه قافیه ها را شاعران مجاز می دانند اما به شرطی که چندان هم عیب آن آشکار نباشد.

2.      شایگان: تقریبا مترادف ابطاء است و اما موردی است که بیشتر آن را در مورد علامت جمع به کار می برند. مانند ( مردان و زنان ) ( خوبان و پاکان ) که در این دو مثال " الف و نون " از حروف اصلی قافیه ها نیستند و تکرار اینگونه واژه ها ( جز با فاصله زیاد در شعر) جایز نمی باشد.

هجاهای فارسی :

از نظر تعداد حروف دو نوع هستند : 1 - کوتاه 2 - بلند

1.      هجاهای کوتاه دو حرف دارند یک حرف مصمت و یک حرف مصوت کوتاه

این هجاها با علامت (u) نمایش داده می شوند.

مانند : ( تو = تُ ) ( که = کِ )

تذکر : مصوت کوتاه + صامت = هجای کوتاه

2.      هجای بلند که سه ، چهار یا پنج حرف دارند.

این هجاها با علامت ( ) نمایش داده می شوند.

الف : صامت + مصوت کوتاه + صامت . مانند : در ,  سر

ب: صامت + مصوت بلند + صامت مانند : جا ,  ما,  سو , بو  ,بی , سی

ج : در تقطیع چهار و پنج حرفی سه حرف اول یک هجای بلند و بقیه یک هجای کوتاه به حساب می ایند.

تذکر : مصوت های کوتاه یعنی ( َ ِ ُ) با علامت ( ( U نمایش داده می شوند و مصوتهای بلند ( آ او ای ) با علامت () نمایش داده می شوند.

وزن های مختلف :
فَعَل = فَ / عَل =  u -

فَعلات = فَع / لات = - -

فَعولُن= فَ / عو / لُن = u - -

فاعِلُن = فا / عِ / لُن = - u  -

مَفعولُن = مَف / عو / لُن = - - -

فَعِلُن = فَ/ عِ / لُن = - u u

مَفعولُ= مَف / عو / لُ = - - u

فاعِلاتُن = فا / عِ / لا / تُن = -  u- -

مَفاعیلُن = مَ / فا / عی/ لُن =  u- - -

مُستَفعِلُن = مُس/ تَف / عِ / لُن =- -u  -

فَعِلاتُن = فَ / عِ / لا / تُن = u u- -

مَفاعِلُن =مَ / فا / عِ / لُن =u - u -

مُفتَعِلُن =مُف / تَ / عِ / لُن = - u u-

 مثال : ای ساربان آهسته ران  ,با ناتوانان صبر کن

ابتدا هجا بندی می کنیم . و هر چهار هجا را در یک رکن قرار می دهیم. سپس وزن یابی می کنیم.

ای / سا / رِ / بان = - - u-
آ / هِس / تِ / ران = -  - u-

با / نا / تَ / وا  = - - u-

نان / صَب / رُ / کُن = -- u-

تذکر : تمام مصراع های شعر باید در تعداد هجا برابر و در وزن یکسان باشند.

نکاتی در باب املای عروضی :

1 . در املای عروضی آنچه را که می شنویم می نویسیم نه آنچه را که می بینیم و در خط وجود دارد.

مثال :در واژه ی خواهر واو معادله را نمی نویسیم. یعنی : خواهر = خاهر

2.در زبان فارسی هیچ واژه ای نیست که با مصوت آغاز گردد.

مثال : ( آب , اگر , این ) = در این واژه ها همزه ای اول آنها وجود دارد که مصوت ها روی آن سوار شده اند و این همزه در حکم صامت است.

3." ع " عربی در تلفظ فارسی در حکم همزه است.

4. در سه واژه ی ( تو ,  دو , چو ) و همینطور " و " عطف ،  حرف  "و"  کوتاه به حساب می آید اما در دیگر واژه ها مانند

نو، جو ، رو و.. ) به صورت بلند تلفظ می شود. )

5. واژه هایی مانند گیاه ، سیاه ، خیابان به صورت زیر تقطیع می شوند:

( گِ + یاه) ( سِ + یاه ) (خِ + یابان)

یعنی به این صورت : ( گی + یاه )( سی + یاه) ( خی + یابان) تقطیع نمی شوند!

6." ن " ساکن در کلمه ها به صورت زیر تقطیع میشود :

جاندار= جان + دار

یعنی «ن» ساکن به صورت هجای کوتاه و جداگانه به حساب نمی آید . اما در واژه ای مانند ( بگذار )

حرف ( ر) نمی تواند مانند "ن" ساکن باشد و باید به طور جداگانه به صورت یک هجای کوتاه تلفظ شوند. یعنی = بگ+ ذا+ ر

اما چون بی حرکت و ساکن می باشد برای راحتی کار می توان آنرا با حرکت های کوتاه ( ِ ُ َ ) تلفظ کرد. یعنی : رَ رِ رُ

 ( بگ+ذا+رُ )
تتابع اضافات:

آوردن چند مضاف الیه با کسره های اضافه است   , بی آنکه از یکدیگر گسسته شوند. مثال :

خواب ِ نوشین ِ بامدادِ رحیل                 بازدارد پیاده را از سبیل
 

کثرت تکرار : آوردن واژه ای به تکرار در یک عبارت  , یا دو عبارت نزدیک یکدیگر.مثال :

گو گوتن گو سر گو نهاد           گو آیین گو دل گو گو نژاد

نکته: هرگاه تکرار نکردن واژه ای باعث رعایت نکردن قوانین صرف و نحو گردد  , تکرار را نمی توان از معایب کلام و مخل بر فصاحت دانست.  یعنی گاهی لازم است که تکرار داشته باشیم و حتی گاهی تکرار به جا ، به زیبایی شعر می افزاید.

تضمین :

هرگاه شاعری شعر و مثل ها یا گفته های دیگران را در سروده ی خود نقل کند. مثال :

چه خوش گفت فردوسی پاکزاد                      که رحمت بر آن تربت پاک باد
میازار موری که دانه کش است             که جان دارد و جان شیرین خوش است
رد العجز علی الصدر :

وقتی که واژه ی نخست مصراع اول در پایان مصراع دوم در همان بیت آورده شود. مثال:

نگار است رخساره من به خون              ز هجران رخساره آن نگار
 

تذکر: گاهی ممکن است که واژه ی نخست مصراع اول , هنگام تکرار در مصراع دوم ,  مسبوق به واژه ای باشد. مثال :

اگر بتگر چنان پیکر نگارد                             مریزاد آن نگارین دست بتگر

رد الصدر علی العجز :

یعنی واژه ی پایانی مصراع دوم از بیتی در ابتدای مصراع اول بیت بعدی آورده شود. مثال :

ای رخ و زلفین تو در فتنه دام روزگار               کرده ام در عشق تو دل را به کام روزگار

روزگار از روز و شب باشد رخ و زلفین تو روزگار دیگرند ای من غلام روزگار

رد المطلع:

یعنی مصراع اول یا دوم از بیت اول در آخر قصیده یا غزل تکرار شود. مثال :

می بده ای بت شیر افکن من با دف و چنگ                 که به یک حمله بیفکند شهنشه دو پلنگ

که شاعر در آخر قصیده ، مصراع اول مطلع را تکرار می کند :

چون بود شاد شه عادل و ظالم مقهور                         می بده ای بت شیر افکن من با دف و چنگ

مراعات نظیر:

یعنی اموری را که از لحاظ معنا به خاطر تشابه و ملازمت با هم متناسب هستند را در کنار هم بیاورند. اصل مراعات نظیر بر تداعی های عرفی و یا عقلی و یا تلمیحی است. پس یکی از اساسی ترین صنعت ها است.

تلمیح :

اینکه در شعر اشاراتی ضمنی به گذشته های دور , اساطیر , داستان های معروف و زبانزد , مَثَل , آیه و حدیث و..... آورده شود.

ایهام :

در لغت به معنای به گمان افکندن و در اصطلاح بدیع , لفظ یا تعبیری بیانی که بیش از یک معنی داشته باشد. اما یک معنی از آن ها معنای مورد نظر و اصلی است و سایر معانی در سایه روشن فضای شعری به صورت محو و یا نیمرنگ جلب نظر می می کنند

 

 دانلود

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



نويسنده : ADMIN | تاريخ : برچسب:جزوه عروض و قافیه,استاد تقی محمدی فکورزاده, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |

» عناوين آخرين مطالب